داستان در مورد روزهای معمولی از زندگی مادر و دختری در یک شهر کوچک اطراف نیویورک است. ماجرای شاد بودنها و غمگین شدنها، نیازها و تلاشها، موفق شدنها و گاهی هم شکست خوردنها. مادر ۳۲ ساله است و دختری ۱۶ ساله دارد. کابوس او در زندگی این است که دخترش اشتباهات او را تکرار کند و تمامی توان خود را در جلوگیری از این موضوع می کند....

پسری از دوست دخترش خواستگاری می کند که مرده است. BFF او سعی می کند او را با زنان دیگر ملاقات کند اما او فقط در مورد عشق بزرگ مرده خود صحبت می کند. او در یک غذاخوری از یک پیشخدمت بامزه خواستگاری می‌کند تا BFF خود را از پشتش خارج کند. او می گوید بله.

یک پسر جوان ثروتمند خانواده خود را هدف یک شغل داخلی می یابد و باید از حیله گری خود برای نجات آنها استفاده کند.

پس از نقل مکان به یک شهر جدید، دو برادر متوجه می شوند که این منطقه بهشت ​​خون آشام ها است.

داستان زندگی "جیمز دین"، که در دوران نوجوانی به شهرت رسید تا مرگ نابهنگامش که از او یک افسانه ساخت...

65 سال پس از اینکه یک قاتل زنجیره ای نقابدار شهر کوچک تکسارکانا را وحشت زده کرد، به اصطلاح "قتل های مهتابی" دوباره آغاز می شود. آیا این یک کپی برداری است یا چیز بدتر؟ یک دختر دبیرستانی تنها ممکن است کلید دستگیر کردن او باشد.

مرلین با بازی کاترین زتا جونز با افراد ثروتمند ازدواج میکند ،بعد از آنها جدا شده و قسمتی از ثروتشان را تصاحب میکند.جرج کلونی وکیل آخرین شوهر اوست که در دادگاه موفق به شکست او می شود ، اما خودش در دام مرلین می افتد.

اوایل قرن بیستم «جان رید» (بیتی)، روزنامه نگاری رادیکال، رابطه ای پرفراز و نشیب با نویسنده ای به نام «لوییز برایانت» (کیتن) دارد.«رید»، هم چنین با گروهی از شخصیت های سرشناس معاصر خود برخوردها و رفت و آمدهایی داشته است.

یک زن زیبا اما ظالم یک مرد نجار را سر کار می گذارد، اما همین مرد بعدا زمانی که زن دچار فراموشی شده، برای انتقام وانمود می کند که شوهر اوست...

یک تاجر ثروتمند اما خام و ساده لوح بنام “هری” به واشنگتن می آید تا تدارکات ساخت و ساز جدیدش را بچیند. اما سر و کله‌ی نامزد سابقش “بیلی” پیدا شده که میخواهد آبروی او را ببرد. “هری” خبرنگاری را استخدام میکند تا او را دست به سر کند، اما شرایط زمانی پیچیده می شود که خبرنگار عاشق “بیلی” می شو